بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی

اکثر اهالی جنگل حتی درختان سبز جنگل هم به راه افتاده بودند تا در رقم زدن موضوع مهمی سهیم باشند. دست راست شیر باید انتخاب می شد، خرس و خروس دو انتخابی بودند که اهالی جنگل داشتند. در طرفی از جنگل آهوهای زیبا خرامان در میان حیوانات راه می رفتند و از حیوانات منحرف دلبری می کردند. در طرف دیگر اسب های نجیب با نجابت خود دل های وحشی حیوانات را رام می کردند. 

مورچه خوشحال، خرگوش زبل و هدهد مظلوم خودشان را به سختی می انداختند تا بتوانند از سودجویی کفتارها و لاشخورهای جنگل خودمان و روباه پیر جنگل صنعت جلوگیری کنند و به آگاه سازی حیوانات می پرداختند تا حیوانات، بهترین را برای دست راست شدن شیر انتخاب کنند. وقتی من از مورچه، هدهد، خرگوش می پرسیدم: «سودجویی بیشتر کدام طیف حیوانات را در بر میگرفت؟» می گفتند: «بیشتر درختان و حیواناتی که طرفدار خروس بودند.» و وقتی می پرسیدم: «چطور شما سه تا توانستید اوضاعِ خرابی که در جنگل به وجود آمده بود را درست کنید؟» با حالتی آرامش بخش جواب می دادند: «خدا و ایمان به خدا بود که موفقیت حاصل را بیش از حد انتظار کرد.»

خرس و خروس هر کدام برای جذب آرا ترفندهایی داشتند که در بین تبلیغاتشان عده ای قربانی شدند. پس از انتخاب خروس اعتراضات طرفداران خرس بیشتر شد، یوزپلنگ، چیتا و ببر برای آرام شدن اوضاع به میان آمدند اما اوضاع جنگل طوری بود که نیاز به کمک داشتند، برای همین عده ای از پلنگان به کمک آمدند. در این اوضاع جغد پیر، خفاش خون خوار و موش خرابکار، شبانه خرابکاری می کردند و اوضاع را بدتر می کردند.

طاووس، نماینده ی خرس به نشانه ی اعتراض هم به خدمت شیر رسید ولی جناب شیر اعتراضش را رد کرد و  نپذیرفت.


عقاب تیز پر       2088